پسرم کیان

...

عشق ما دیگه یکساله شده وخیلی شیطون ...عاشق کامپیوتروشیرینی..وبیرون رفتن هستی وهمه باید با اجازه ی شما از خونه خارج بشن..وقتی از در بیرو ن میری خیلی ذوق میکنی وجیغ میکشی..چنتا کلمه ی واضح میگی ...ابی(بابا)الله.الو...به(خوردنی) وروز تولدت کلی شادی کردی و دست زدی و با کیک از خودت پذیرایی کردی... قبلشم با داداشی وخاله جون اعظم وسما وسپنتاجون رفتیم اتلیه وعکس انداختیم.. ...

سلام ...پسرکوچولوی ما ..خیلی بلا شدی...عاشق آب بازی هستی ..توی خونه هم جای انگشتای نازت روی همه چیز هست...از صفحه تلوزیون گرفته تا.... دوستتون دارم ...غنچه های من!   ...

عزیزای دل من توی یاسوج خیلی کیف کردین...اب بازی توی رودخونه وچشمه های ارتفاعات دنا ..حسابی شما رو شاد کرده بود...میبوسمتون  گلهای من!!! ...

فندق ما...ده ماهت تموم شده..ودیگه از در و دیوار یالا میری ..هیچ وسیله ای نمونده که فتحش نکرده باشی.. مدام..در حال چهار دست و پا رفتن هستی ..از این اتاق به اون اتاق ..خیلی بلا شدی ..عشق من.. تازه دوتا دندون بالاییت در اومده...اما خیلی اذیت شدی...امیدوارم مرواریدهای خوشگلت همیشه سالم وسفید باشن وخنده های نازت رو زیباتر کنن.. ...

    کوچولوی من دیگه چهار دست وپا به همه جا سرک میکشی اما دیگه خوب غذا نمیخوری... دوست دارم.. ...

سفر گلهای من به همدان ...